این جا می نویسم ،شاید حضور غایب تون رو حس کنم
.وقتی نظر هاتون رو می خونم،به این امید نزدیک می شم که در این شخم زدن تنها نیستم.
وگر نه ،بیشتر شما از دفتر یادداشت های رنگارنگم،که همیشه همراهی ام می کنن،بی خبر نیستین
وگر نه ،بیشتر شما از دفتر یادداشت های رنگارنگم،که همیشه همراهی ام می کنن،بی خبر نیستین
دفتر ها رو بی انتظار می نویسیم.برای رها شدن
.اما نوشتن در وبلاگ...نمی دونم.من هنوز برای رهایی چیزی این جا ننوشته ام.
بیشتر تکونم می دن،وقتی می گذارمشون روی صفحه.
خلاصه...تنبلی نکنین،که تنبل خواهم شد
بیشتر تکونم می دن،وقتی می گذارمشون روی صفحه.
خلاصه...تنبلی نکنین،که تنبل خواهم شد
.آخه شما مگه تا حالا نفهمیدین؟به بچه ها باید محل گذاشت
7 comments:
سلام
چه خوب که مینویسی.اما هنوز وقت نکردم همشو بخونم.
اما تنبل نشو مگه یادت رفته که (در گوشی) ما دیگه یک کم بچه نیستیم.!
شاریس.
امروز تر سیدم اونم خیلی زیاد! می دونی یه جورایی این تاثیر گذاشتن با دلبستگی طوری قاطی می شه که پشت منو می لرزونه!
طرف ما شب نيست
صدا با سكوت آشتي نمي كند
كلمات انتظار مي كشند
من با تو تنها نيستم،
هيچ كس با هيچ كس تنها نيست
شب از ستاره ها تنهاتر است . . .
شاملو
برای تو وخویش
چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلمات مان ببیند
گوشی
که صداها وشناسه ها را
در بیهوشی مان بشنود
برای تو و خویش ،روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی
که در صداقت خود
مار ا از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوییم
مارگوت بیکل (بازسرائی شاملو
تو که ميدونى من دو تا گوشام بازه واسه شنيدن ولى واسه نظر دادن مىترسم يه چيزى بگم يه جورى بشه!
بنويس آثى جون ما هم يه چيزى ميگيم ولى اگه يه طورى شد ديگه خود دانى!
سلام
من معمولا وبلاگت را می خونم و و هر بار آرزو می کنم که ای کاش یه معلم به دلسوزی تو داشتم. ادامه بده و خسته نشو حتما به حدفت می رسی.
كاش مي شد صداي شجريان و ساز عليزاده و كلهر رو هم تو اين كامنت اضافه كنم كه مي گفتند:
بزن آن پرده اگر چرخ تورا سيم از اين ساز گسسته
بزن اين زخمه اگر چند در اين كاسه تنبور نمانده است صدايي
و پايان مي گيرد با... اگر این پرده بیفتد من و تو نیز نمانیم
Post a Comment