Sunday, February 12, 2006

انجمن شاعران مرده

اول دبیرستان بودم که به تصادف خواندمش.به دلم ننشست.
به دوستم گفتم:آخه چقدر اغراق؟
پارسال دوباره به کتاب برخوردم و به فیلم...به پهنای صورت گریه کردم،به پهنای صورت
.این بار اون پسر رو پدرش نکشت،من کشتم

4 comments:

Anonymous said...

من اول تیتر پستتو ندیدم
داشتم فکر میکردم که این چه فیلمی اه.
بعد پیش خودم گفتم یاسی هم افتاد به مبهم نوشتن.
بعد تازه مثل منگلا تیترو دیدم
این کامنت هم برای ابراز وجود بود صرفا

Anonymous said...

امر شده ام( نه، تهدید شده ام)به نوشتن.

یاسی عزیز بنویس بی انتظار نظری. بنویس تا شاید اون حضور پر هیاهوی بچه ها در ذهنت لحظه ای اروم بشه. پیش برو دخترک بی انتظار نگاهی از جانب دیگران

azadeh_khanoom said...

واقعیتش اینه که یهو قلبم مچاله شد!

Anonymous said...

salaam. manam mesl e bahman!