Friday, January 30, 2009

گل خونه

هزار اتفاق ریز و درشت درین چند ماهی که ننوشته ام
بزرگ شده ایم.دیگه نمی دونم این بزرگ شدن حاوی بار مثبت اه یا منفی

یک هفته ای است که به گل ها مشغول ام.در پرورش گل ضعیف بوده ام همیشه،زیر خط صفر...واین یکی از عقده های زندگی ام اه
این بار به طور جدی بهش حمله کرده ام.دوست حرفه ای و خاک خوب و پوکه و کود و قلمه و نور و ...خلاصه همه رو گرد آوردم ببینم می شه یه گلخونه ی کوچیک زد و جمع و جورش کرد؟
این یک هفته با گل ها عجیب شیرین بود.براشون ساز زدم،نه طوری که گوششون کر بشه.گاهی کمی ولی با مهر فراوون
ممکنه کمی ،فقط کمی به این طبیعت بی نظیر وصل بشیم؟