Friday, March 25, 2011

آهای زمونه

"بودنت هنوز مثل بارونه، تازه و خنک و ناز و آرومه، حتی الان از پشت این دیوار که ساختند تا دوستت نداشته باشم.

اتل و متل، بهار بیرونه، مرغابی تو باغش می‌خونه. باغ من سرده، همه‌ی گل‌هاش پژمرده دونه دونه.


بارون بارونه، بارون بارونه، ...


دلم تنگه، پرتقال من، گلپر سبز قلب زار من. منو ببخش، از برای تو هر چی که بخوای میارم.

اتل و متل، نازنین دل، زندگی خوبه و مهربونه. عطر و بوش همین غم و شادی کوچیک و بزرگ مونه.


آهای زمونه! آهای زمونه! این گردونه‌اتو کی داره می‌چرخونه...


بودنت هنوز مثل بارونه، مثل قدیما پاک و روونه. از پشت این دیوار بی‌رحمی که بین‌مونه.

هاچین و واچین، عسل شیرین، قصه‌مون هنوز ناتمومه. از این‌جا به بعد کی می‌دونه که چی سرنوشت‌مونه.


بارون بارونه، بارون بارونه، ..."