دیروز یک میز پینگ پونگ فکسنی و چند تا طناب بازی با دو صد ناز و ادا گذاشتن گوشه ی حیاط...خارج از تصورتونه که از دیروز تا حالا چقدر جو مدرسه عوض شده
یک عالمه آدم می بینی که بازی می کنن و می خندن...خنده های از ته دل پیش دانشگاهی ها رو مدت ها بود نشنیده بودم
به همین سادگی
2 comments:
کاهی اوقات تعجحب اوره که چقدر شادی ما ها ساده قابل دست اوردنه. چقدر گاهی شادی دم دسته و ماها چقدر دور می بینمش.
zaman e ma hamishe bish az ye dune miz e ping pong tu pilot bud....yadesh bekheir azadeh che mikardi....
Post a Comment