Sunday, December 02, 2007

همه کاره گی

از ننوشتن خسته ام...وقتی نقش آچار فرانسه رو می پذیرم،یکی از تبعاتش همین کمبود وقت و نارضایتی مزمن اه
می دوم،هر صبح و شب..و روزگارم به چاشنی دوست نداشتنی نارضابتی آغشته است
خودم ام،اما نه همه ی خود
همزمان به ده ها چیزفکر می کنم.ساماندهی پروژه های بچه ها گیج ام می کنه.کار نشاط بخشی یه،اما راستش هیچ کدوم این پروژه ها از آن من نیست
کاش مدتی در آرامش کارگاهم غلت می زدم،جارو می کردم،مرتب می کردم و اجازه می دادم ،دستام کار کنه و پیش بره،و مخم هوا بخوره

1 comment:

...... said...

امروز داشتم خونه چوبی که برام ساخته بودی را سر هم می کردم....کاش زود" همه خود" بشی دوباره.