چقدر پر شتاب می گذره،این زمان هایی رو که باید لحظه لحظه شونو آذین بست
در دلم جشنی برپا می شه..دوستان قدیمی رو نزدیک حس می کنم،هر چند فرسنگ ها کوه و دریا با هم فاصله داریم
بچه ها زیبا و بی نظیر در نقطه های اوج خودشون ایستاده اند و آخرین دیدارها نزدیک اه
هوا بهتر شده،باد می وزه،هیچ گربه ای روی قفسه سینه ام نشسته نیست،به زودی پرواز می کنم و با سر توی بغل پاییز می افتم
1 comment:
کجایی دخترک
Post a Comment