Friday, September 11, 2009

خلصنا من النار

این شب های احیا با همیشه متفاوت بود.گمانم نه فقط برای من
در مجلس عزیزی نشسته بودم.نمی تونستم به "خود"فکر کنم.فقط به ظلم فکر می کردم،به دشمن،به ابن ملجم...و جهل
با دشمن چه باید کرد؟
این سوالی بود که از سمیه کردم و او دعوت به آرامشم کرد.حس کردم با گروهی از انسان های مجلس هم عقیده نیستیم...و حتی شاید با سخنران
از این شکاف ها لرزیدم.به دور و برم نگاه می کردم .فکرم پیش اوین بود...پیش ظلم
بک یا الله
بک یا الله
تلخ گریه می کنن همه امسال...من تلخ تر از همیشه
و به "رجا" فکر می کنم.مردمی که امید به روزهای روشن دارن و توانی برای جنگیدن،در مقابل مردمی که وا داده اند

2 comments:

Golnaz said...

Yasi, manam daghighan hamintor boodam. ta ghabl az in hamishe shabe ahya vase man kheili shakhsi bood... khodam o khodaam o adamham... amma emsal faghat sahnehaye in dadgah jelo chesham bood o mardom o mardom o mardom...

Anonymous said...

تونل
نوشته:
روح الله مسرور

صیاد شیرازی،باکری،بابائی،باقری،جهان آرا،بهنام محمدی،پلارک،حسن،علی،عمار،وعکس هایی که در بهشت زهرا دیده ایم و... ولی مردم قادر به دیدن آن ها نیستند آن ها سوار بر قطار شده و قطار حرکت می کند و به سمت نور می رود.لیلا می رسد قطاری دیگر می ایستد درب باز شده جمعیتی خارج می شوند و مسافران سوار می شوند.لیلا نیز سوار قطار شده داخل تونل فید می شود صدای بیسیم به گوش می رسد.
صدای بیسیم :علی علی عمار-علی بابا به حسن بگو برگرده
صدای بیسیم :علی علی عمار-علی تو روخدا تو رو اونی که می پرستی (صدا می لرزد)جواب بدین حسن نذار عذاب بکشم،صدا قطع می شود موسیقی بر روی صحنه می آید تصاویری آرشیوی از دفاع رزمندگان جنگ پخش می شود که بیشتر صحنه های شهادت رزمندگان است موسیقی و شعر کویتی پور بر روی تصاویر می آید.
موسیقی :یاران چه غریبانه ،رفتند از این خانه ،هم سوخته شمع ما ،هم سوخته پروانه،بشکسته سبو ها مان ،خون است به دلهامان،فریاد و فغان دارد، دردیکش می خانه ،هر سو نظر اندازی ،صد خاطره می سازی،زان ها که سفر کردند،دلشاد از این خانه،تا سر به بدن باشد،این جامه کفن باشد،فریاد اباذرها ره بسته به بیگانه،ای وای که یارانت ،گلهای بهارانند،رفتند از این خانه،رفتند غریبانه

تونل:روح الله مسرور
شماره ی ثبت14/389532