Saturday, October 03, 2009

هرمز

شده که وقایع بیش از توانتون باشه؟اون قدر رنگ و رنگ که نمی فهمم می شه از چی نوشت
اون قدر خوب و اون قدر سخت و دل تنگ کننده و گیج کننده و حتی شاد کننده
دنیا سرعت گرفته.نه؟
حتم دارم که یه دستکاری ای رخ داده توی زمان.پیرامون من همه چیز شدیده

دلم می خواد یه مدتی ،مثلا دوهفته برم جزیره هرمز
یه جایی برای خواب پیدا کنم و بشینم به برق آب نگاه کنم و شن های رنگی.این حرف جدی یه.مثل شمال پارسال،زنده و عملی به نظر می رسه
کسی با من نمی یاد؟جدی ام

7 comments:

afra said...

man miyaam.

Hedieh said...
This comment has been removed by the author.
Hedieh said...

یاسی من می آم و جدی ام :)

Hedieh said...

;)

یاسمن said...

خیلی خوب اه و دلگرم کننده

محاسب said...

یاسی من این زمستون نمی خواستم بیام ایران ، اومدنم فقط در صورتی بود که بتونم یه همجین سفری برم جنوب و با تو باشم بخشیش رو ..حالا یعنی پس اگه بری میام..

blog said...

manam keh mishnasi, va miduni paayeh am, albateh in post ro kheili dir didam, faghat yadet basheh in dafeh doktor o mobilet ro nayari bacheh technology