Friday, October 12, 2007

یک پست نسبتا بلند

دو روز گذشته کتاب" تاریخ هنر"ارنست گامبریج / ترجمه علی رامین رو مرور می کنم.بعضی فصل ها رو برای بار اول می خونم وبعضی رو بار دوم.دو سال گذشته کمی بیشتر به" تاریخ هنر"ها سر زده ام.ازبین آن هایی که به فارسی ترجمه شده اند،بهتر از این کتاب پیدا نکرده ام.شاید به دلیل ترجمه باشه،و یا ایده مولف…به هر حال مثل رمان روان و دلنشین اه و البته مفید

دومین پیشنهاد،کتابی است به اسم "ترکیب بندی در عکاسی"نوشته هارالد مانته و ترجمه پیروز سیار...این هم در بین چند کتابی که در مورد عکاسی دیده ام یا خوانده ام با فاصله بهتر بوده.مهمترین ویژگی اش برای من این اه که عکس های بسیار زیادی رو تحلیل می کنه اما قضاوت نمی کنه.بینشی به خواننده می ده که خودش سلیقه خودش رو انتخاب کنه

اگر مثل من رشته تخصصی تون هنر نیست و به فرم و ترکیب بندی علاقمندین،"طرح و فرم" ایتن/ترجمه فرهاد گشایش رو توصیه می کنم

و پیشنهاد پایانی امشب،"هنر به مثابه پیشه" نوشته برونو موناری /ترجمه پاینده شاهنده ،کتابی یه که دیدی خلاقانه داره و نمی تونم بگم به طور کلی در مورد چی صحبت می کنه،اما نگاه خاصی در طراحی محصولات داره

نمی دونم این پیشنهادها اصلا به چه کار کی می یاد،اما خب…هست دیگه

8 comments:

Anonymous said...

سلام یاسی
من اسمم سحره. یک بار خونه افرا دیدمت. از یه طریقی که اصلا یادم نمی یاد از اون اول که وبلاگ می نوشتی اومدم اینجا و برای هر پست جدیدت کلی ذوق می کردم. از وقتی که ویلاگ رو خصوصی کردی حسرت خوندن نوشته هات به دلم موند. امروز پونه مشخصات خودشو داد که من بیام اینجا. همش نمی دونستم که به چه دلیل باید ازت بخوام اسممو به خواننده هات اضافه کنی. حالا می خوام با پارتی بازی پونه به خواننده های وبلاگت اضافه بشم. می شه؟
شاد باشی
سحر
ayazian@gmail.com

یاسمن said...

:)

Unknown said...

yasi jaan, omidvaram man ro bebakhshi ke bi ejaze be sahar dadam ke bekhoone, fekr kardam ke narahat nemishi, nashodi ke?

یاسمن said...

معلومه که خوش حال هم شدم:)شما هم قضیه رو جدی گرفتین ها؟
من هنوز هم از این که در این جا رو تخته کردم راضی نیستم،ولی تا حدودی مجبور بودم.ببخشید واقعا
پس خیر مقدم می گم بهت سحر

آق بهمن said...

مگه اینجا هنوز پسورد میخواد؟
پس من چرا همینجوری میام؟

یاسمن said...

جدی می گی؟
امروز این دومین باره کهsecurity ام نابود می زنه.صبح توی مدرسه در اتاقم و باز کردم دیدم بچه ها خیلی راحت کامپیوتر و روشن کرده ان و دارن کار می کنن.در حالی که پسورد داره!اینم ازین

Anonymous said...

از من که کماکان پسورد می خواد! شاید بهمن پسوردشو ذخیره کرده روی کامپیوترش

Purple said...

نوابغ گرامی شما وقتی در گوگل، جیمیل و مشتقات آنها ساین این کرده باشید دیگر پسورد را نمی خواهد و این به معنی از بین رفتن سکیوریتی نیست