Sunday, March 05, 2006

بغض شاد

"من بیهوده می خواهم
از یاد تو بگریزم
ای همه هستی من
از مهر تو لبریزم
"
مانتو سرمه ای ها،مثل یه خط مورچه،کیسه های زرد برنج رو از توی وانت میارن توی مدرسه.دارن می رن مناطق محروم عیدی بدن
.رد خط شون توی حیاط ،رنگ دل نشین روحم می شه.بهشون نگاه می کنم...نگاه می کنم...با من چه کرده ان که این طوردلبسته شونم؟باهاشون چه کرده ام که هنوز توی بغلم آروم می گیرن؟
چطور بگم؟رابطه های انسانی سرگشته ام می کنه،مدهوش می شم،و گیج
یاسمین 14 ساله به یاسمن 29 ساله جانی دوباره و چند باره می ده.با عصام می پره.می خندونتم و سرخوش می ره دنبال شیطنت بعدیش.من می مونم و شادی و اشک

8 comments:

Anonymous said...

کیستی که من
این گونه به اعتماد
نام خود را
با تو میگویم
کلید خانه ام را
در دستانت می گذارم
نان شادی هایم را
با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم و
بر زانوی تو
این چنین ارام
به خواب میروم
کیستی که من
این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم
...

شاملو

یاسمن said...

پیام می زنمتا!آخه این شعر عاشقونه رو الان کجام بگنجونم؟؟

به قول خودت ارادت

Anonymous said...

قربونت دست نيگه دار آبجی چون اين چن وقته اونقدر فشار کاريم زياده که اگه حتی یه تلنگر هم بهم بزنی نعشم رو دستت می مونه!
در ضمن خدمتتون عارض شم که اکثر عاشقانه های شاملو رو ميشه تعمیم داد به يه عشق عمومی، عشق به نوع بشر و يا آزادی... اين شعر هم به نظر من همين حالتو داره... بستگی داره که چطور بهش نگاه کنی... ارادت

Anonymous said...

خیلی جالب اه.
امروز تو خیابون یه پیرمرد گدا رو دیدم. البته مطمئن نیستم گدا بود یا نه.
از کنارش رد شدم ولی یه هو یادم افتاد چند وقته که این تیکه از زندگیم حذف شده. این قدر هی فکر کردم با معلول نباید برخورد کرد و باید سراغ علتها رفت که کلا دیگه به معلولها نگاه نمیکنم.
برای همین احتمالا میرم سراغ یه علتای بیربط

البته شرمنده. من اینجا نباید این رو مینوشتم. چون تو این کامنتدونی ملت با هم عشق بازی میکنن (البته به شخص خاصی اشاره ندارم) خوب نیست از این حرفا زده شه.

Anonymous said...

بهمن خوب می شه به این گریزگاه کامنت دونی هم به شکل یه معلول نگاه کرد.در ضمن من می خوام این ماجرای تحویل گیری را تعمیم بدم(یه عشق عمومی)و بگم که من هم ارادت خاص به جناب دکتر شاعر دارم. یاسی بایددیوار کوتاه تر پیدا کنی!(تو رو خدا بیرونم نکن . قول می دم سعی کنم از این به بعد یه ذره پرستیژ اینجا را رعایت کنم)

Anonymous said...

yasi ....pAt chi shode?Akhe mage hanooz varje voorje mikoni?

Anonymous said...

اول از همه می خواستم مراتب "ما بيشترِ" خودمو خدمت فرزانه عزيز اعلام کنم (جار بزنم!) و بعد به آق بهمن عزيز پيشنهاد کنم که با اين طرز طلقيشون از موضوعات، به جای اين لينکدونی تشريف ببرن توی یالثارات قلم فرسائی بفرمان! پ

یاسمن said...

می بینم همه بی اعصابا این جا دور هم جمع ان