Thursday, April 19, 2007

ناتوانی

ای همه گل های از سرما کبود/خنده هاتان را که از لب ها ربود/مهر هرگز اینچنین غمگین نتافت/باغ هرگز اینچنین تنها نبود"
دلم می خواد دعواشون کنم.بهشون بگم که شما رو همیشه قوی و پاکار می پنداشتم. مشت بکوبم توی دهنشون وتوی دیوار... بگم شما منو شکست دادین،دارین نا امیدم می کنین...ولی این کارها رو نمی کنم..مقاومت می کنم و نمی دونم چرا

No comments: