Wednesday, October 11, 2006

شب های مدرسه


بوی اولین بارون پاییزی از توی وبلاگ ها هم به مشام می رسه
ما خوشحالیم.خوشحالی مون هیچ بی دلیل نیست.یه عالمه همدیگه رو دوست داریم و بارون به صورتمون می خوره
مدرسه ها پر از آب و رنگ شده،شب های افطاری،دیدارهای عزیز،آغوش های باز...چشم های زلال،ساز دهنی،آواز،حلقه های دوستی،همراهی،شب...بازبارون،بارون
پیتسیکاتو بر روی ویولن های قرمز،شومینه، ویوالدی

شکر می کنم ات،که من رو با مدرسه آشنا کردی...و این هزارفرشته کوچیک مهربون،که وجودشون شور و مرهم زندگیمه

2 comments:

Anonymous said...

yasi, aks!

Anonymous said...

به زودی